بدون عنوان
دخترکم 20 ماهه که تو در کنار من و بابا حضور فیزیکی داری و زندگیمونو قشنگ کردی .این روزها خانوم خونه شدی .حرفام و خوب میفهمی گرچه گاها لج میکینی و بعضی اوقات رو اعصابم بند بازی میکنی ولیکن عاشقانه میپرستمت .
بستنی رو خیلی دوست داری و دقیق جاشو بلدی و آویزون فریزر میشی و با اصوات گوناگون درخواستت و اعلام میکنی و وقتی میبینی برات بستنی میارم با یه لحن تحسین آمیز میگی بهههههههههههههه .این کلمه رو زمانیکه از دیدن چیزی شگفت زده میشی به کار میبری .چند شب پیش یه لباس خواب بنفش پوشیدم که تا حالا ندیده بودی تا اومدم خندیدی و گفتی بهههههههه.اون لحظه بود که چلوندمت .
به کارهای خونه علاقه مندی و موقع چیدن میز یا پهن کردن سفره دوست داری تو این کارا رو انجام بدی .وقتی ظرف میشورم با چارپایه میای و کنارم می ایستی منم دونه دونه قاشق هایی که شسته ماشه میدم بزاری تو جاقاشقی و تو لذت میبری گرچه پایان کار همه قاشق ها رو نقش بر زمین میکنی و من مجبورم از اول بشورم .
تو غذا خوردن وسواس خاصی داری و قسمتهایی رو که دوست داری انتخاب میکنی .با مرغ و فیله گوجه فرنگی و تخم مرغ و پنیر پیتزا یه املت خوشمزه درست کردم که همه چی داشته باشه ولی باز تیکه هایی از غذا رو که دوست نداشتی جدا کردی و من باید تو رو سرگرم کنم تا بتونم چند لقمه بم تا بخوری .
خرس قهوه ای و عروسک کچلی که نی نی نام گرفته این روزها شرکای اصلی زندگی ما هستن که باید بهشون غذا بدیم و مامیشون کنیم و نی نی رو با خودمون ببریم حمام .
دخترکم هنوزم از حمام وحشت داری و هیچگونه تمایلی به حمام رفتن نداری .شهربازی و سرسره بازی از بهترین تفریحاتت هست و محوطه پارک و شهربازی رو حتی تو تاریکی شب تشخیص میدی ولی اینقدر خانومی که وقتی میگم دخترم الان وقت نداریم دیگه اصراری نمیکنی .لامپهای خونه که از دستت آرامش ندارن و مدام خاموش و روشن میشن .در ضمن یه دوست خیالی داری که اکثر اوقات با موبایل داری باهاش حرف میزنی و گاهی با صدای بلند سرش داد میزنی که با وساطتت من مشکل حل میشه .گاها این دوست خیالی ساعتها پشت آیفون خونست .
پسر همسایه خونه باباجون اینا اسمش علیه و تو با لحن قشنگی صداش میزنی جالتر اینه که فکر میکنی اسم همه پسراو بچه های دنیا علیه .به محض اینکه به خونه بابا جون نزدیک میشیم علی رو صدا میزنی حتی چند شب پیش که ساعت 12 شب رفتیم خونه بابا جون .شکوفه های آلبالوی درخت بابا جون حالا کلی آلبالو دارن و باباجون عاشقشونه اما بیشتر از اونا عاشق توئه چون به محض اینکه یکیشون رسیده میشه برای تو میچینه توهم که این روزها منبع این خوراکی خوشمزه رو پیدا کردی دستش و میگیری میبری پایین درخت و میگی " ام بیش" یعنی ام بده .
این روزها " ام " (هرگونه خوراکی) ، " بیش" (بشین )،بیا بیا ،ماما ،می می ، بابا ، بده ، آب ، نانا که به دایی میگی ،گور گور(قورباغه) ،گار گار (کلاغ) ،نی نی (منظور عروسک کچل دوست داشتنی) ،بع بع (که منظور هر حیوان چهارپاییست )دایره لغاتیه که ما باهاشون سر و کار داریم .بوسهای آبداری که هراز چندگاهی نثار گونه ما میشه و بوسه های از راه دور که معمولا موقع خداحافظی یا وقتی دوست نداره کسی رو ببوسه انجام میده.