بهار من

بدون عنوان

1393/2/3 13:26
نویسنده : سارا
391 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم برای تو مینویسم برای تو که این روزها در سن دو سال هفت ماهگی همه چیز من شدی و من بدون تو قادر به نفس کشیدن نیستم و بابت داشتنت شکر گذار خدای مهربانی ها هستم بابت دختری که با شیرین زبانی هاش و چشمان گیراش مارو پابند خودش کرده .دخترکی که این روزها شعرها رو به خوبی حفظ میکنه .

موقع خوابیدن به جای لالایی های کودکانه ترانه ها و تصنیف های قدیمی  رو میخونم و بعداز دوبار خوندن با تعجب میبینم که انتهای هر مصرع رو به خوبی میخونی و بعداز چندشب لالایی های من و از حفظی و تازه درخواست میدی که کدوم یکیشو بخونم .خیلی دوست دارم سیمین غانم کنسرتی داشته باشه تا ببینه خواننده کوچولویی که باهاش همخوانی میکنه که گل گلدون من شکسته در پادددددددددددد(منظور همان باد می باشد )و تا آخر ادامه میده تازه وقتی میرسه به آسمون آبی میشه چقدر زیبا فراز و فرودها رو رعایت میکنه .این شبها هم که به شهزاده رویا علاقه مند شده و بیشتر تکه کاشکی دلم رو دوست داره .بین خواننده های جدید هم که خدا نکنه نوبت به آهنگی از تتلو برسه و با اینکه خودمم دوسش دارم ولی بخوام ردش کنم که آنیتا گوله گوله اشک میریزه که آهنگ آقا دایی رو بزار .تو کل آهنگهای ما یدونه اندی هست که تا میرسه سریع از روی صدا میگه این اندیه البته اینم نمیدونم از کجا شنیده چون من و باباش نه گفتیم نه خیلی به آهنگاش علاقه مندیم .

سرگرمی این روزهاش سرسره بازی در پارک بانوان و یا هر پارک تو مسیریه .تا ساعت 8شب موندم تا خانوم بازی کرده حالا که داریم به زور نه از سر رضایت برمیگردیم تازه به یه پارک دیگه اشاره میکنه و میخواد اونجا بازی کنه .پروسه خرید تخت و کمد به سلامتی تموم شد حالا تو گیر و دار خرید ما مجبوریم دو مرتبه از کنار یه پارک با این سرسره رنگی ها رد شیم مرتبه اول کنار اومد مرتبه دوم میگفت باید بازی کنم منم که طبق معمول دیر رفتم بیرون توضیح میدم که دیره دخترم ما الان نیومدیم که بازی کنیم اول بزار سرویس خوابت و بخریم اگه فرصت شد میام و بعد از این دیالوگ بنده ایشون محکم فرمودن تخت و کمد نمیخوام بریم سرسری .اینجاست که به عنوان یک مادر باید قاطعیت به خرج میدادم .دخترکم باید آروم آروم به این درک برسی که هرچیز زمان خاص خودش رو داره گرچه بابا با این نظر من مخالفه و معتقده که تو باید الان به همه خواسته هات برسی و از هفت سالگی باید و نباید هات شروع بشه .

متن زیرو از وبلاگ باران برات میزارم چون معتقدم این متن برای همه دختران این سرزمین لازمه

 

دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ....
چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی....کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن...
دخترکم به سوی کسی... که ناز میکند دست نیاز دراز نکن...بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی....
دخترکم تو زیباترینی... .همیشه با این باور زندگی کن...
خودت را فراموش نکن... .
شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد....
اما به یاد داشته باش....کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند...
.
دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست....
اشتباه که کردی برخیز....اشکالی ندارد....
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند.....
خوب باش
ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی
کسی که ذره ای شعور داشته باشد خاص بودنت را در می یابد....
زمستان است....
زیاد میشنوی هوا دو نفره است!!!!
به درک که دو نفره است تنها قدم زدن دنیای دیگری دارد..
دخترکم شاید شاهزاده را همه بشناسند
اما باور داشته باش....برای پدرت تو ملکه هستی...
.
گریه کرده ای؟؟؟؟ رنج کشیده ای؟؟؟؟ سرت کلاه رفت؟؟؟اذیتت کرده اند؟؟؟
عیبی ندارد.... نگذار تکرار شود....
گاهی تکرار یک درد دردناک تر است!!!
احساس تو با ارزش است خرج هر کسی نکن...
از تمام مردهایی که میبینی و متلک نثارت میکننداز تمام مردان این شهر ممنون باش...
ممنون باش که هر روز لطافت تو را،ظرافت تو را، زیبایت را یادآور میشوند... .
تو قدرتمندی که با تمام ضعیف بودنت در برابرت ناتوانند...آری .... ناتوانند
دخترکم تو با ارزشترین موجود زمین هستی هیچ گاه فراموش نکن.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان تانیا
24 اردیبهشت 93 21:07
سلام سارا جون ... هستم اما یواشکی ... چکار کنم دلم میخاد بنویسم نمیزارن ... بیا بهم سر بزن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار من می باشد