بهار من

نازگل مامان

سلام دخترکم ، سلام دلبرکم مه این روزا شیطون مامان شدی و منم تا بیکار میشم رویه مبل لم میدم و دونه به دونه حرکاتت و زیر نظر میگیرم و با هر کدومشون یه دنیایی دارم . دیگه کم کم داریم به روز موعود نزدیک میشیم الان تو تویه هفته 29 هستی و وزنت اونطوریکه دکتر سنوگرافت گفت: 1250 گرمه و من یه نی نی ناز و شیطون دارم که باعثه سرگرمیمه . دخترکم هر روزیکه میگذره بیشتر دلتنگ دیدارت میشم و از صمیم قلبم آرزو دارم در کمال صحت و سلامت به دنیا بیای .این روزا دیگه حالم خیلی خوب نیست ،پا درد دارم و زیاد نمیتونم راه برم ، ظرف شستنم که دیدنی شده چون بین بین ظرفشویی گیر میکنه و من با فاصله ای که میافته کمر درد میگیرم .این روزا برنامه عقد و عروسی زیاد داریم و تو...
1 مرداد 1390

برای عزیزم

دختر نازم چند روزه که شش ماهگیت تموم شده و من دارم روزای ماه هفتم و سپری میکنم .تازه داری شیطون میشی و حرکاتت مشخص تره ،نمیدونی با هر حرکتت خاله هات و داییت چقدر ذوق میکنن و جیغ میکشن و مدام درخواست دارن که زودتر بیای ولی من میگم : نه گل من باید اینقدر بمونه تا خوب برسه و سالم سرحال به دنیا بیاد . نوه های عمه بزرگت دوقلو بودن یه پسر و یه دختر که تو هفت ماهگی به دنیا اومدن ولی خدا رو شکر سالمن ولی من دوست ندارم تو با عجله اونا به دنیا بیای . این روزا هوا خیلی گرمه اینقدر که من برای محل کارم درخواست یه کولر دیگه دادم و با توجه به شرایط من قبول کردن ،گرما خیلی اذیتم میکنه و سعی کردم مانتو نازکتر بپوشم ولی مامان مگه تو میزاری ؟ اینقدر صبحا ...
20 تير 1390

تنهایی

گل دخترم از دیشب من و تو تنها شدیم . نبود بابا رو تو هم حس کردی ؟ وقتی تو خونه نیست خونمون بدون شور و حرارته، بابا دیشب برای کار یکی از فیلماش رفته تهران البته زود برمیگرده .مطمئنم تو هم ببینیش عاشقش میشی چون خلی مهربونه . دخترکم یه روزایی با ضربه هات کلی خوشحالم میکنم چون از سلامتت مطمئنم ولی یه روزایی بدجوری با مامان بازیت میگیره و من و تو بیخبری میزاری با من این کار و نکن چون خیلی اذیت میشم . قراره برم برات یه سری خرید بکنم ولی وقت ندارم دوست ندارم خریدات سرسری باشه دوست دارم هر چی برات میخرم قشنگ و تک باشه . خاله مونده که با وضعیت تو با عروسیش چی کار کنه یه بار میگه صبر کنه تا تو به دنیا بیای ،اگه تا اون موقع صبر کنه که بعدش هوا سر...
12 تير 1390

نازنین گلم

نازنین گلم این روزا ضرباتت قویتر شده ولی نمی دونم چرا اینقدر ضرباتت کمه یا اینکه تو یه روز فقط یکبار تکون می خوری و این من و نگران میکنه ، نمی دونی هر ضربه تو چقدر تو روحیه من تاثیر داره . تا حالا خودت و از بابا مخفی میکردی ولی دوروز پیش که گوششو به شکم من چسبونده بود دوتا ضربه محکم به گوشش زدی ،نمیدونی چه ذوقی میکرد ،شاید برای اولین بار بود که حضورت و احساس میکرد. نازنین گلم یه مقدار از خرید وسایلت مونده ، مثلا باید برات یه ساک بخرم ،یه نی نی لا لا بخرم و یه سری چیزای دیگه ، در مورد خرید تخت خواب من و بابا به توافق رسیدیم فعلا برات تخت نخریم تا زمینیکه تو بزرگتر بشی و بتونی به طور مستقل تو اتاق خودت بخوابی ، آخه گل قشنگم منکمه بدون تو خ...
4 تير 1390

این روزای دخترکم

عزیز دلم این روزا ضرباتت قویتر شده و من بیشتر از همیشه احساست میکنم .نازنین گلم حرکاتت دیگه از روی لباسم مشخصه و اگه کسی مثه من دقت کنه متوجه میشه اما نمیدونم چرا همش خودتو از بابایی قایم میکنی ،یعنی لحظه ای که داری کلی بازی میکنی وقتی بابا رو صدا میزنم و اونم با کلی شوق میشینه و همش شکمم و نگاه میکنه تو ساکت میشی و اونم بی حاصل بر میگرده .دخترکم 11 تیر شش ماهت تموم میشه و وارد ماه هفتم میشی و من بازهم چشم انتظار دیدن روی ماهتم .دکترم چندروز پیش میگفت تپل شدم و دارم قیافه مامانا رو میگیرم . هرروز یه درد جدید و تجربه میکنم ولی شاید باورت نشه هر تکون تو امیدیه برای تحمل دردام و چه لحظه های سختی رو میگذرونم وقتی چند ساعت میگذره و تو تکون نم...
30 خرداد 1390

برای دلبندم

نازنین گلم این روزا بیشتر و بیشتر دوست دارم چون بیشتر حست میکنم .خیلی دختر آرومی هستی و بیقراری تو. شکم مامان نداری ،شایدم نازت زیاده و با چندتا حرکت خسته میشی .با تو مشکلی ندارم و بیشتر مشکل با خودمه که استخونام هنوز درد میکنه ولی بیشترین خوشحالیم از این لحاظه که گل دخترم از همه نظر سالمه و مشکلی نداره ،هفته گذشته تهران دکتر بودم و سلامتت و تایید کرد قربونت برم که وقتی دکتر سنوگرافیت کرد اولین تصویرت یه نی نی ناز بود که آروم دراز کشیده بود و پاش و رو پاش انداخته بود و من و خاله سمیرا کلی خندیدیم . بعد رفتیم برات کلی خریدای خوشگل کردیم ،البته مامان جونم از اونور رفته بود برات کلی لباس خریده بود .اینجا همه منتظر حضورتن .دوستات چند ماهی زودت...
24 خرداد 1390

خواب

سلام عزیزدلم .دیشب بازم خوابت و میدیدم .شبایی که اینجوریه با دلتنگی عجیبی از خواب بیدار میشم .همش میگم خدایا کاش الان نی نی کنارم بود . استخون دردام هنوز ادامه داره ولی هرچیزیکه نشان از حضور تو باشه دوستش دارم .برات چندتا کتاب خریدم که خدوم کلی باهاشون حال میکنم . دلم میخواد برات لباس بخرم ولی همش میگم فعلا زوده .دختر نازم بابا رویه انتخاب اسمت خیلی حساسه .خیلی با تو بازی میکنه و تو روز چندین بار می بوستت ولی ناراحتته که نمی تونه ضرباتت و احساس کنه . من عاشق همین ضربه های ریز ریزتم . بزودی میرم تهران برای اینکه از سلامتت باخبر بشم .الهی من فدات بشم گل مامان ...
31 ارديبهشت 1390

دختر ناز من

الهی قربونت برم که هرچی جلوتر میریم من بیشتر دلتنگت میشم .چند وقت پیش خوابت و میدیدم ،شیرین ترین خوابی که تو عمرم دیدم ،نمی دونی وقتی بیدار شدم چه حالی داشتم اصلا دلم نمی خواست بیدار بشم ،تا چند ساعت بیقرار و دلتنگت بودم ولی کاری نمیشه کرد جز انتظار . روز چهارشنبه آزمایش غربالگری داشتم که صبح با بابایی رفتیم و انجام دادیم با اینکه کلی کار داشت ولی نذاشت من تنهایی برم آزمایش بدم و همراهم اومد ،از همین حالا بهت بگم که بابات یکی از بهترین مردای دنیاست که من می پرستمش . بعدازظهرهم نوبت سنوگرافی تعیین جنسیت داشتم که با توجه به اینکه صبح مرخصی گرفته بودم با دکترم صحبت کردم وقبول کرد که همون صبح برام انجام بده .فکر کن که من و بابا چه حالی داشتی...
12 ارديبهشت 1390

باهمیم این روزها

هر ساعت و هر ثانیه که میگذره بیقرار دیدنت میشم .حال خوبی ندارم .معده دردم خوب شده عزیز دلم ولی استخوون پاهام به شدت درد میکنه .میدونم خیلی نازک نارنجیم ولی باور کن همه چیز و به خاطر تو مهربونم تحمل میکنم .بارها و بارها بهت گفتم و مطمئنم که تو هم شنیدی ،اونم اینکه من هرچقدر درد میکشم و ناراحتم در عوض خوشحالم وقتیکه میبینم تو خوب رشد کردی و همه چی مرتبه پس تو خوب  باش که مایه آرامش من و بابایی . چندروز دیگه میرم برای انجام یه سری آزمایشات تا از سلامتت مطمئن باشم.بابا برای تعیین جنسیتت بین همه اعلام مسابقه کرده آخه تا چند وقته دیگه معلوم میشه نی نی ما آبیه یا صورتی .تو هرچی باشی برای ما فرقی نداره تو عشق منی و من بیصبرانه منتظرتم .نازنین...
5 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار من می باشد