نازنین گلم
نازنین گلم این روزا ضرباتت قویتر شده ولی نمی دونم چرا اینقدر ضرباتت کمه یا اینکه تو یه روز فقط یکبار تکون می خوری و این من و نگران میکنه ، نمی دونی هر ضربه تو چقدر تو روحیه من تاثیر داره . تا حالا خودت و از بابا مخفی میکردی ولی دوروز پیش که گوششو به شکم من چسبونده بود دوتا ضربه محکم به گوشش زدی ،نمیدونی چه ذوقی میکرد ،شاید برای اولین بار بود که حضورت و احساس میکرد. نازنین گلم یه مقدار از خرید وسایلت مونده ، مثلا باید برات یه ساک بخرم ،یه نی نی لا لا بخرم و یه سری چیزای دیگه ، در مورد خرید تخت خواب من و بابا به توافق رسیدیم فعلا برات تخت نخریم تا زمینیکه تو بزرگتر بشی و بتونی به طور مستقل تو اتاق خودت بخوابی ، آخه گل قشنگم منکمه بدون تو خ...
نویسنده :
سارا
8:27